نمونه هایی از آگهی تبلیغات ابتکاری، تأمل برانگیز و جالب
۳۸ اثر هنری Sort Vind (عکاس منظره) | ۶٫۶۷ مگابایت | فرمت Jpg
۱۳ پوستر فیلم شماره سی و شش | ۱٫۸۶ مگابایت | فرمت Jpg
۲۷ والپیپر طبیعت | ۲۳٫۳ مگابایت | ۱۶۰۰×۱۲۰۰ پیکسل |فرمت Jpg
۲۶ تصاویر تبلیغاتی خلاق و الهام بخش شماره یازده | ۱۳٫۰ مگابایت | فرمت














اگه به تو نمیرسم،التماس،آهای تو که عشق منی،به عشق تو
بیا دنبال من،تا تو نباشی،زندگی بی تو مرگه،قسم،من و تو
من کجای زندگیتم،هرچی بگی همونه،یه دنیا غم دارم
کدها در ادامه مطلب
کد را به ۷۵۷۵ ارسال کنید
اگه به تو نمیرسم ۳۳۱۲۳۸۶
التماس ۳۳۱۲۳۹۱
آهای تو که عشق منی ۳۳۱۲۳۸۲
به عشق تو ۳۳۱۲۳۸۰
بیا دنبال من ۳۳۱۲۳۸۱
تا تو نباشی ۳۳۱۲۳۸۵
زندگی بی تو مرگه ۳۳۱۲۳۸۳
قسم ۳۳۱۲۳۸۹
من و تو ۳۳۱۲۳۸۸
من کجای زندگیتم ۳۳۱۲۳۸۷
هرچی بگی همونه ۳۳۱۲۳۹۰
یه دنیا غم دارم ۳۳۱۲۳۸۴
این آهنگ پیشواز دارای سه قطعه میباشد
برای دریافت کد آهنگ ها به ادامه مطلب بروید
کد آهنگ را به ۷۵۷۵ ارسال کنید
فداکاری قطعه اول ۳۳۱۲۷۸۴
فداکاری قطعه دوم ۳۳۱۲۷۸۵
فداکاری قطعه سوم ۳۳۱۲۷۸۶
سلام.گل مریم.طاقت بیار.مسافر.تو آرومی
آینه.کشف تو.رویا.بی تو.خاطرات گمشده
برای دریافت کد آهنگ ها به ادامه مطلب بروید
کد آهنگ را به ۷۵۷۵ ارسال کنید
۳۳۱۲۶۹۶ |
سلام |
فریدون آسرایی ۹۰ |
۳۳۱۲۶۹۷ |
گل مریم |
فریدون آسرایی ۹۰ |
۳۳۱۲۶۹۸ |
طاقت بیار |
فریدون آسرایی ۹۰ |
۳۳۱۲۶۹۹ |
مسافر |
فریدون آسرایی ۹۰ |
۳۳۱۲۷۰۰ |
تو آرومی |
فریدون آسرایی ۹۰ |
۳۳۱۲۷۰۱ |
آینه |
فریدون آسرایی ۹۰ |
۳۳۱۲۷۰۲ |
کشف تو |
فریدون آسرایی ۹۰ |
۳۳۱۲۷۰۳ |
رویا |
فریدون آسرایی ۹۰ |
۳۳۱۲۷۰۴ |
بی تو |
فریدون آسرایی ۹۰ |
۳۳۱۲۷۰۵ |
خاطرات گم شده |
فریدون آسرایی ۹۰ |
کد آهنگ های پیشواز ایرانسل از مجتبی کبیری
آلبوم ساز مخالف،آلبوم معرکه،آلبوم نیم نگاه
کد آهنگ های هر سه آلبوم در ادامه مطلب
کد را به ۷۵۷۵ ارسال کنید
آلبوم ساز مخالف
ساز مخالف – ۳۳۱۲۳۵۸
ساز مخالف ( بی کلام ) – ۳۳۱۲۳۶۶
بی تو هرگز – ۳۳۱۲۳۶۰
دویدم و دویدم – ۳۳۱۲۳۶۳
منو ببخش – ۳۳۱۲۳۶۴
التماس مخملی – ۳۳۱۲۳۶۷
دلخوشی – ۳۳۱۲۳۶۹
دروغ ساده – ۳۳۱۲۳۷۰
بی قراری – ۳۳۱۲۳۷۲
آلبوم معرکه
اعتبار عشق – ۳۳۱۱۸۴۶
معرکه – ۳۳۱۱۸۴۹
دروغکی – ۳۳۱۱۸۴۵
بازی عشق – ۳۳۱۱۸۴۴
من و نگاه ( ۱ ) – ۳۳۱۱۸۴۷
من و نگاه ( ۲ ) – ۳۳۱۱۸۴۸
مسافر – ۲۲۱۵۵۱
مسافر – ۳۳۱۱۸۵۰
آلبوم نیم نگاه
برکه – ۳۳۱۶۹۲
اتفاق ساده – ۳۳۱۶۸۸
نیم نگاه – ۳۳۱۶۸۵
بهونه های رنگارنگ – ۳۳۱۶۸۷
عاشقم نبودی – ۳۳۱۶۸۶
لحظه شماری – ۳۳۱۶۹۱
قصه عشق – ۳۳۱۶۸۹
خاطر جم – ۳۳۱۶۹۰
محسن نامجو که به دلیل استفاده از آیات قران در ترانه هایش در ایران به پنج سال حبس تعزیری محکوم شده است، در اين كنسرت بعضی از آثار جديدش را اجرا نموده و بعضی از آهنگ ها هم با تنظيم اركستر اجرا گرديد و در اين اجراها گلشيفته فرهانی نوازندگی پيانو و همخوانی در چند قطعه را به عهده داشته است. اين اجرا در ساعت ١١ شب به وقت ايتاليا انجام شد.
در آلبوم جديد محسن نامجو که مراحل پايانی خود را می گذراند و طی چند ماه آينده وارد بازار می شود نيز گلشيفته فرهانی نوازندگی پيانو را برعهده داشته است.

شبنم قلی خانی با سریال "مریم مقدس" به مردم معرفی شد و پس از آن در کارهای مختلفی حضور پیدا کرد. او سابقه کار در تئاتر و تدریس در دانشگاه را هم دارد و معتقد است بازیگران جوان باید دانش کلاسیک این کار را داشته باشند. سریالهای "پنجمین خورشید" و "نردبام آسمان" با بازی قلی خانی در شبهای رمضان روی آنتن رفته است.
کمی از خودتان بگویید؟
لیسانس طراحی صحنه و فوق لیسانس کارگردانی تئاتر هستم. ده سال است که بازیگری می کنم و پنج سال است فیلم کوتاه می سازم و چهار سال هم در دانشگاه آزاد تئاتر و بازیگری سینما تدریس کردم.
چگونه وارد عرصه هنر شدید؟
کارم را در سال 87 با سریال "مریم مقدس" شروع کردم.
کمی در مورد ساخت فیلم کوتاه بگویید؟
ساخت فیلم کوتاه را از سال 83 شروع کردم. احساس می کنم ساخت فیلم کوتاه سخت تر است، یعنی آدم بتواند در ده دقیقه حرفی را بزند که تاثیرگذار هم باشد. به خاطر همین شروع کردم به ساخت فیلم کوتاه. اول نوشتن فیلمنامه فیلم کوتاه و بعد نوشته های خودم را ساختم. سه فیلم داستانی ساختم و دو فیلم مستند. کلاً به ساختار فیلم کوتاه علاقه دارم. گاهی اوقات فیلم های کوتاهی می بینم که البته آنها هم خیلی قابل احترام هستند، ولی ساختار مدرن و عجیب و غریبی دارند. به نظر من برای ساختار مدرن ابتدا باید به صورت کلاسیک فیلمسازی را انجام دهند و بعد به سراغ ساختار مدرن بروند. سه فیلمی هم که ساخته ام تقریبا یک قصه گویی کلاسیک دارد و ساختار کارم هم خیلی خوب است. حالا شاید در ادامه بتوانم سراغ آن جور ساختارها بروم، ولی در حال حاضر خیر.
نام فیلم هایی که ساخته اید چه بوده؟
اولین فیلمم "من تنها" ، دومی "خونه" و یا "وقتی خونه با آدمها قهر می کنه" و سومی که تازه تمام شده "زندگی، انشایی ساده" است.

موضوع فیلم ها چیست؟
اولی راجع به تنهایی یک زن است، "خونه" راجع به خانه ای است که با آدمهایش قهر می کند و آن آدمها را به خانه راه نمی دهد و "زندگی، انشایی ساده" قصه ساده ای است از یک پسر بچه روستایی، فیلم به مفهوم مرگ و زندگی می پردازد.
برنامه تان برای آینده چیست؟
دوست دارم ساخت فیلم کوتاه را ادامه دهم، البته کمی بلندتر از این تایم. چون تقریباً تایم فیلم هایی که ساخته ام در حدود 10 الی 15 دقیقه بوده، ولی دوست دارم به عنوان تجربه به سراغ فیلم های بلندتر هم بروم.
در ساخت فیلم های بلند دوست دارید با چه کسانی همکاری کنید؟
دوست دارم عوامل پشت دوربین و پشت صحنه حرفه ای باشند، اما برای بازیگری و جلو دوربین فکر می کنم بازیگرهایی که کمتر کار کرده اند و بچه هایی که بیشتر تئاتری هستند، بکرترند.
در فیلم هایی که خودتان می سازید دوست دارید بازی کنید؟
خیر، به خاطر اینکه خیلی سخت است که هم کارگردانی کنم و هم بازیگری.
کمی از کارهای اخیرتان بگویید؟
کارهایی که در این یک سال اخیر انجام دادم سریال "نردبان آسمان" کار آقای حسن لطیفی و فیلم سینمایی "نویسنده" که نامش به "خاطره" تغییر پیدا کرده، کار آقای نادر طریقت، سریال "عملیات 125" کار آقای آهنج و سریال مناسبتی "پنجمین خورشید" کار آقای علیرضا افخمی.

از کارهای تئاتری تان بگویید؟
کارم را از تئاتر شروع کردم، ولی بعد آن را ادامه ندادم. دو ـ سه کار کارگردانی کردم که یکی از آنها پایان نامه خودم بود برای فوق لیسانس به نام "متل" که در سال 81 در خانه هنرمندان اجرا شد. کار دیگری هم در سال 86 در دبی اجرا کردم به نام "خواستگاری".
شما را باید بازیگر تئاتر، تلویزیون و یا سینما بنامیم؟
فرقی نمی کند، ولی به هر حال با آن نقشی که آدم را راضی کند موافقم و چون سالهاست کار تئاتر نکرده ام، دوست دارم کار تئاتر انجام دهم.
به کدام یک از کارهای خودتان تعلق خاطر بیشتری دارید؟
نقشی را که در سریال "پنجمین خورشید" بازی کردم، دوست دارم.
بازی نقش مقابل چقدر در بازی شما تاثیرگذار است؟
خیلی تاثیر می گذارد. همه عوامل یک فیلم می توانند تاثیرگذار باشند، دیگر وای به حال نقش مقابل. کسی که در یک پلان با شما رو در رو و چهره به چهره است.
الگویی در بازیگری داشتید؟
خیر، ولی می توانم بگویم بازی "مریل استریپ" را خیلی دوست دارم.

به تمرین قبل از فیلمبرداری اعتقاد دارید؟
فقط برای اینکه دیالوگها در ذهن جای بگیرد، نه برای اینکه آن تمرین را آنقدر انجام دهد که بازی به نوعی در وجود و چهره آدم بیات شود. در واقع در حد مفیدش خوب است، چون اگر از حد خودش بگذرد آن تاثیرگذاری لازم را کم می کند.
بازی در کنار کدام بازیگر برایتان لذتبخش و برای شما نقش مکمل خوبی بوده؟
آقای پرویز پورحسینی که در اولین کارم بیشتر سکانسها با ایشان بود و خیلی تاثیرگذار بودند. ایشان به بازیگر مقابل کمک می کنند و من در کار اولم "مریم مقدس" کم تجربه بودم و خیلی به من کمک کردند. اگر بخواهم بگویم کدام کارگردان به بازیگری من کمک کرد باید بگویم آقای لطیفی.
از خصوصیات اخلاقیتان بگویید؟
معمولا بقیه باید راجع به آدم صحبت کنند. من خیلی خوبم (با خنده). سعی می کنم کمتر کسی را از خودم برنجانم و این که خیلی آدمها را تحمل کنم، بدیهایشان را نبینم و خوبی هایشان را ببینم.
از علایق شخصی تان بگویید؟
فیلم دیدن و کتاب خواندن و مسافرت. کار نوشتن را خیلی دوست دارم، داستان کوتاه و طرح فیلمنامه می نویسم البته فقط برای خودم و زمانی که بخواهم کار کنم.

قشنگ ترین جای دنیا که دیده اید؟
یکی از قشنگ ترین شهرهایی که دیده ام "سیدنی" بود و فکر می کنم هر گوشه از این شهر قشنگی خاصی دارد. سیدنی یک شهر تاریخی نیست چون استرالیا 300 سال است که کشف شده ولی خیلی زیباست.
از شغل دومتان (تدریس) بگویید؟
حدود چهار سال در دانشگاه آزاد تدریس کردم و در حال حاضر دو سالی است که مرخصی گرفته ام. به خاطر اینکه فیلمبرداری با کار تدریسم کمی تداخل پیدا می کرد، ولی در کل تدریس را دوست دارم به شرط اینکه دانشجوها آن انرژی را که باید بدهند. چون در حال حاضر دانشجوهای تئاتر پر انرژی و با انگیزه نیستند. اگر دانشجوها با انگیزه باشند، کار سختی نیست، به تازگی در دانشگاه می گویند ما را برای بازیگری معرفی کن، یا مثلا دستمزد بازیگری چقدر است؟ خلاصه همه فکر و ذکرشان این است که کمتر یادگیری برایشان مهم است.
کدام یک از کارهای دانشجوها شما را خیلی عصبانی می کند؟
دیر آمدن و زنگ خوردن موبایل سر کلاس.
آیا تنبیه شان هم می کنید؟
بله، قرار است که دیر نیایند سر کلاس و اگر چند بار تکرار شود مطمئناً راهشان نمی دهم.
به نظر شما بازیگر برای بالا بردن کیفیت کارش چه باید بکند؟
یکی از اصول مهم اخلاق است و بعد از آن فیلم دیدن و کتاب خواندن.
قشنگ ترین فیلمی که در سینمای ایران دیده اید؟
فیلم های قشنگ خیلی دیده ام و فیلم هایی که همیشه در ذهنم می مانند "مادر" و "هامون" است و سریال "هزار دستان". اینها تکرار نشدنی اند. همه کارهای آقای حاتمی را دوست دارم.

بازی کدام یک از بازیگرها را دوست دارید؟
خانم معتمد آریا، آقای انتظامی و خانم لیلا حاتمی.
کوتاهی و بلندی نقش چقدر برایتان مهم است؟
بعضی از کارگردانها و بعضی فیلمنامه ها مهم است. کمی بستگی به عوامل کار دارد، نمی توانم بگویم هیچ وقت مهم نیست، بعضی وقتها خیلی مهم است.
چه موسیقی بیشتر گوش می کنید؟
صدای آقای نوری را خیلی دوست دارم.
چگونه وارد گروه آقای افخمی و "پنجمین خورشید" شدید؟
زمانی این کار به من پیشنهاد شد که مشغول بازی در سریال "عملیات 125" بودم و چون تهیه کننده هر دو کار یک نفر بودند، این کار را به من پیشنهاد دادند و من بعد از خواندن فیلمنامه و سابقه کاری که از آقای افخمی در سریالهای مناسبتی داشتم قبول کردم و مشغول بازی شدم.
کمی در مورد نقشتان در این سریال بگویید؟
نقش من جزو نقشهای اصلی در مقطع زمانی سال 88 است. چون این سریال در دو مقطع زمانی سال 64 و 88 می گذرد، نقش هما را بازی می کنم و نقش مقابلم را آقای حمید گودرزی بازی می کنند. شخصیت هما برای من جذابیتهای خاصی داشت، چون از نقشهای دیگرم خیلی دور و تجربه متفاوتی بود. هما دختری ست که مسوول دستفروشهای خیابان است و ...
سختی بازی در سریال مناسبتی چه بود؟
فشردگی کار، چون به زمان پخش نزدیک بودیم و تمام متنها آماده نبود، ولی در کل مثل سریالهای دیگر است.
اولین کار مناسبتی شما بود؟
بله.
با کدام یک از بچه های گروه راحت تر کار کردید؟
تقریبا می توانم بگویم با همه راحت بودم. همه بچه ها؛ گریم، لباس، منشی صحنه خوبمان و کارگردان و تهیه کننده کار که سرشار از انرژی مثبت بودند و تجربه خوبی برای من بود.
بازدهی کار را چگونه ارزیابی می کنید؟
فکر می کنم خیلی خوب باشد، چون در شبهای ماه رمضان همگی وقتشان را خالی می کنند تا سریالها را ببینند.
ورزش می کنید؟
کم و بیش، ولی ورزشکار نیستم، شنا و بدنسازی را دوست دارم.
سایتی دارید که به مخاطبانتان معرفی کنید؟
بله. www.gholikhani.com
معیارتان برای انتخاب نقش چیست؟
در وهله اول فیلمنامه، چون زمانی که شما کارگردان را نمی شناسید ـ به دلیل اولین کار ـ فیلمنامه خوب است که می تواند شما را جذب کند.
نقشی بوده که شما دوست داشتید آن را بازی کنید؟
نقش "دختر لر" (با خنده) را خیلی دوست داشتم بازی کنم.
آشپزی هم می کنید؟
بعضی اوقات.
آیا دوست صمیمی در عرصه بازیگری دارید؟
خیر.
اگر عشق نبود چگونه عبور شب های تلخ و تاریک را تاب می آوردیم ، به کدامین بهانه می گریستیم و می خندیدیم؟ آری! بی گمان پیش از اینها مرده بودیم، اگر عشق نبود..
اس ام اس جدید عاشقانه شماره ی 2
از راز دلم هیچ کس آگاه نیست، از آه دلم هیچ کس به جز تو خبر ندارد. من در مسیر قلب تو ام همچون مسافری، و مقصدم افق دور چَشمان توست..
اس ام اس جدید عاشقانه شماره ی 3
آخرین تکه ی قلب سرخم را به پروانه ای دادم که رنگ پرهایش سوی دیدن را از من گرفت ، به او دادم چون از تمامی چیزهای دور و برم پاک تر بود ، حتی آبی تر از حوض آبی كلبه تنهایی ام . .
اس ام اس جدید عاشقانه شماره ی 4
بگذارید و بگذرید، ببینید و دل نبندید، چشم بیندازید و دل نبازید، که دیر یا زود باید گذاشت و گذشت . .
اس ام اس جدید عاشقانه شماره ی 5
تا آن روز كه رفتی می پنداشتم عشق سراپا شیرینی است! اما آن روز چشمانت به من آموخت كه با آخرین نگاه است كه اولین رنج آغاز می شود . .
اس ام اس جدید عاشقانه شماره ی 6
تو را برای وفای تو دوست میدارم، و اگر نه دلبر پیمانه شكن فراوان است . .
اس ام اس جدید عاشقانه شماره ی 7
تو سادگی ام را بهانه ای قرار دادی برای در هم شکستن غرورم، اما ای کاش غرورم را که در پستوی سادگی ام پنهان بود می یافتی . .
اس ام اس جدید عاشقانه شماره ی 8
هر کجا عشق آید و ساکن شود هر چه ناممکن بود ممکن شود ( اشاره به سخن معروفی از دکتر علی شریعتی: آنجا که عشق فرمان می دهد، محال سر تسلیم فرود می آورد!)
اس ام اس جدید عاشقانه شماره ی 9
از قدیم ندیم ها گفتند واسه کسی بمیر که برات تب کنه! (قدیمی ها چه پرتوقع بودن!!)
اس ام اس جدید عاشقانه شماره ی 10
برای شکستن من یک اخم تو کافیه نیاز به فریاد نیست، واسه اشک ریختنم سکوت تو کافیه نیاز به قهر نیست، برای مردنم حرف رفتنت کافیه نیازی به انجامش نیست . .
اس ام اس جدید عشقولانه شماره ی 1
دیگر محبت و عشق هم خریداری ندارند. زندگی شده قصه ی همان مرد یخ فروشی كه وقتی از او سوال کردند: فروختی؟ در پاسخ گفت: "نخریدند، تمام شد.."
اس ام اس جدید عشقولانه شماره ی 2
دیشب خواب دیدم با یه دسته گل اومده بودی به دیدنم، با یك نگاه مهربون... همون نگاهی كه سال ها آرزوشو می کشیدم و از من دریغ می كردی، گریه كردی، گفتی که دلت برام تنگ شده، ولی من فقط نگاهت كردم.. وقتی رفتی سنگ قبرم از بارون اشكات خیس شده بود . . .
اس ام اس جدید عشقولانه شماره ی 3
تو اکنون می روی و من فقط نگاهت می کنم، تعجب نکن که چرا گریه نمی کنم، بی تو یک عمر فرصت برای گریستن دارم، اما برای تماشای تو همین چند لحظه باقی است..
اس ام اس جدید عشقولانه شماره ی 4
همیشه وقتی که گریه می کنی حواست باشه، اونی که آرومت میکنه دوستت داره، ولی اونی که با تو گریه می کنه عاشقته . .
اس ام اس جدید عشقولانه شماره ی 5
عجیب آن است که در بازی زندگی، تنها كسانی ما را می رنجانند كه همیشه كوشیده بودیم از ما نرنجند . .
اس ام اس جدید عشقولانه شماره ی 6
حکایت شگفتی است که " فراموش شدگان"، " فراموش کنندگان" را تا ابد " فراموش نمی کنند..!"
اس ام اس جدید عشقولانه شماره ی 7
عشق از دوستی پرسید: من و تو چه تفاوتی داریم؟ دوستی گفت: من انسان ها را با سلامی آشنا می کنم ولی تو با نگاهی...... و من آنان را با دروغی جدا می کنم ولی تو با مرگ..
اس ام اس جدید عشقولانه شماره ی 8
در خاطرت هست گفتم که دوستت دارم و تو گفتی کوچکی برای دوست داشتن!؟ من رفتم و بزرگ شدم... حالا اما دیگر یادم رفته است دوست داشتن!
اس ام اس جدید عشقولانه شماره ی 9
دیشب دفترچه قسطامو ورق می زدم. تمومی نداره! هر طور حساب می کنم می بینم تا آخر عمر بدهكار مهربونیاتم..
اس ام اس جدید عشقولانه شماره ی 10
یادمه که همیشه به من می گفتی برو من پشتتم.. ولی هرگز فکر اون خنجری رو که پشتت قایم کرده بودی نمیکردم..
SMS زيبا:
آنچه می خواهیم نیستیم، آنچه هستیم نمی خواهیم، آن چه دوست داریم نداریم، آن چه داریم دوست نداریم.. اما عجیب است که هنوز زنده ایم و امیدوار به اینکه روزی ، جایی، در کنار کسی، بالاخره خوشبخت خواهیم شد!؟..

زنده بودن را به بیداری بُگذرانیم،
که سال ها به اجبار خواهیم خفت!
(دکتر علی شریعتی)

آدمی می تواند خود را بکشد ، اما نمی تواند تصمیم بگیرد که نفهمد ..!
زنده یاد دکتر علی شریعتی

ديشب دفترچه قسطامو ورق زدم. تمومي نداره! تا آخر عمر بدهكار مهربونياتم..
هنوز حرفم تمام نشده
وقت نداري،
مي دانم
بايد بروي
به دنبال آن صدا..
يادت هست؟
صدايت كردم؟
نگاهم كردي؟
آشنا بودم،
آشنا بودي،
كجا مي روي؟
حرفم تمام نشده،
باور كن
هنوز،
عشقم تمام نشده
آهاي آشنا..
آمار غیر رسمی از زنان خیابانی تهران |
|
منبع : تابناک |
مدعی دروغین این بار در شیراز؛ قرار است خبر ظهور امام زمان(عج) را من بدهم! |
عصرایران- فردی که با لباس عربی به ادارات کل استان فارس می رفته و خود را "خبرنگار اسلام" معرفی می کرده، پس از بازداشت و آزادی همچنان به ادعاهای عجیب و غریب خود ادامه می دهد. به گزارش خبرنگار عصرایران، این فرد مدتی قبل با پوشیدن لباس عربی به چند اداره کل استان فارس مراجعه کرده و با معرفی خود به عنوان "خبرنگار اسلام" مدعی شده است که دارای مقامات ویژه معنوی است و اوست که خبر ظهور امام زمان (عج) را به همگان خواهد داد! در پی مراجعات مکرر وی به ادارات و ادعاهای امام زمانی اش، این فرد بازداشت و پس از مدتی آزاد شد. با این حال گویا بازداشت نیز افاقه نکرده و این مدعی دروغین همچنان به فعالیت های خود ادامه می دهد. وی هم اکنون بر فراز منزل اش یک پرچم بزرگ نصب کرده که بر روی آن نوشته شده است: "آخرالزمان، خبرنگار دینی اسلام است!" |
پوشش تیم والیبال زنان ایران از شکست آنها تلخ تر بود |
عصر ایران – روزنامه جمهوری اسلامی در ستون " جهت اطلاع " روز سه شنبه خود از پوشش تیم والیبال زنان جمهوری اسلامی ایران در مسابقات آسیایی اخیر انتقاد کرد . به گزارش عصر ایران این روزنامه در این باره نوشت : " تیم ملی والیبال زنان جمهوری اسلامی ایران روز گذشته پس از شکست در رقابت های آسیایی در ویتنام به تهران بازگشت . شکست تیم ملی والیبال بانوان در رعایت نکردن پوشش مناسب ، آنهم در ماه مبارک رمضان در این مسابقات بسیار تلخ تر از هر چیز دیگری بود . تصاویر زننده ورزشکاران ایرانی که بر روی سایت اینترنتی قرار گرفته است ، به هیچ وجه قابل توجیه نیست و باید به مسئولین اصولگرای ورزش کشور گفت : چشمتان روشن ". تیم ملی والیبال زنان ایران در این دوره از مسابقات آسیایی به مقام هشتم رسید |
24 ساعت تجاوز به زن متاهل در ویلای مخوف ! |
استفاده از خودروي مسافربر شخصي بار ديگر زن جواني را قرباني و او را در تله پنج مرد متجاوز گرفتار کرد. اين زن پس از آنکه توسط مرد مسافرکش ربوده شد، به ويلايي در لواسان منتقل شد و 24 ساعت در چنگ متجاوزان اسير بود.
|
منبع : نظام آباد |
حتمابخوانید : معجزه زایمان |
يادداشت: مشخصات كودك به دنيا آمده بسيار طبيعي مينمود و اين عجيب بود.ء
مرد بيچاره همچين اين دستهاي مرا گرفته بود و ميبوسيد و به سر و ريش كثيفش ميزد كه انگاري ما امامزادهايم، بلانسبت. گفتم: «بيمارستان تعطيله. كسي نيست. دكتر نداريم!» اصلاً گوششان بدهكار نبود. همينطور دست و روي مرا ميبوسيد و رها نميكرد. ميگفتم: «بابا! من اينجا هيچكارهام. اينجا بيمارستان است. صاحب دارد. رئيس دارد. دكتر دارد.»، اما اصلاً ولكن نبود. ميگفت: «تو رئيسي، تو آقايي، تو سروري، تو صاحبي»، ميگفتم: «مگر ديوانهاي!»
ادر نبود روي پا بند شود و يك مرتبه به زمين افتاد. دكتر كشيك و خانم دكتر بيهوشي و چند نفر ديگر به سرعت وارد اتاق نوزاد شدند و دكتر را از روي زمين بلند كردند. دكتر، كبود شده بود. اما هنوز نفس ميكشيد. زير بغلش را گرفتند تا او را از اتاق بيرون ببرند، كه نوزاد، در حالي كه پرده اتاق را با دستش ميكشيد و آن را پيچ ميداد، صدايي از خودش درآورد. گويي پرده است كه صدا را از لابهلاي چينهاي خود عبور ميدهد و صداي فرياد كسي را داشت كه در كوه فرياد ميزند و انعكاس آن از لابهلاي چينهاي پرده به گوش ميرسيد:
|
منبع : نظام آباد |
تعداد صفحات : 339